Enrico Macias – Oh Guitare, guitare
انریکو ماسیاس – ای گیتار !
برگردان شعر : علی افشار نادری
گوینده : محسن مهدی بهشت
انریکو ماسیاس، خواننده، ترانه ساز و آهنگ ساز فرانسوی در تاریخ 11 دسامبر 1938، در خانواده ای با تبار الجزایری- یهودی و در شهر کنستانتین الجزایر به دنیا آمد.
او از کودکی گیتار می نواخت و از 15 سالگی در کنسرت ها شرکت می کرد. در بحبوحه جنگ الجزایر در سال 1961 همراه با همسرش به فرانسه مهاجرت کرد و هرگز اجازه بازگشت به الجزایر به او داده نشد.
در سال 1962 نام هنری انریکو ماسیاس را برگزید. اولین ترانه اش “وداع با کشورم” (یا “کشورم را ترک کرده ام”) بود که بر روی کشتی و هنگام مهاجرت به سوی فرانسه سروده بود. در تلویزیون فرانسه ظاهر شد و به شهرت رسید. نام چند ترانه دیگر او: “دختران سرزمین من”، “شرقی”، “میان شرق و غرب”، “فرزندان همه کشورها” که از دلبستگی و تعلق خاطرش به زادگاه خود، چند فرهنگی و همبستگی اش با مردم جهان حکایت می کنند.
او در بسیاری از کشورهای خاورمیانه و جهان حضور یافت و برنامه اجرا کرد. یکی از آنها اجرای کنسرتی در پای اهرام مصر با حضور 20 هزار نفر جمعیت بود. او برای صلح و دوستی می خواند.
متن ترانه
ای گیتار، ای گیتار !
گیتار من، دلت را به روی من بگشا.
بخوان، ای گیتار بخوان
زیر انگشتانم، آری، خوشبختی را بخوان.
اگر می بینی که در آن سینه آندلسی ات
سوز و آه بیش از اندازه است
هق هق های نا بایسته را دور بریز
تا دیگر از آنها سخن نگوییم.
با من در باره چیزهای پرهیجان بگو
فراتر از سخن هایی که
نباید بر دهانم جاری شوند
با واژه های نفسانی شان.
گیتار پرگوی من،
پرنده ای در صدایت پنهان شده
و دری که از آن نگهبانی می کند
گاه به روی ما دو تا گشوده می شود.
می بینی، آن پشت باغی پنهان است
که هرگز هیچ مرگی را شاهد نیست.
آنجا هر شبی بامدادی دارد
که در دسترس من است.
چه سرزمین های شگفتی
در نوای تو نهفته اند.
خود من هم
از رنگ های شان در شگفتم.
ای گیتار جادو
هنگامی که تمام تارهایت را می لرزانی
دنیایی شگفت آوری پدید می آید که
این چوب مرده، دلت را، جانی دوباره می بخشد (3 بار)