توجیه گری، فراموشی ، دو زبانی، به آنهایی که با خودشان هم رو راست نیستند.
توجیه تو آن بود که در دادن رای
بین دو سه ‘بد’ به کم خطر تر دادی
آن گونه کنی دفاع از داده خویش
انگار، نه به ‘صالح’، که به ‘اصلح’ دادی
96/2
توجیه گری، فراموشی ، دو زبانی، به آنهایی که با خودشان هم رو راست نیستند.
توجیه تو آن بود که در دادن رای
بین دو سه ‘بد’ به کم خطر تر دادی
آن گونه کنی دفاع از داده خویش
انگار، نه به ‘صالح’، که به ‘اصلح’ دادی
96/2